و سبز است
مثل جوانه ای
که در نخستین بامداد عمر
به طلوع
به خورشید
به جهان
و به خدا کرنش میکند
زندگی بنفش است
رمز آلود و اسرار آمیز
و زرد است
مثل شعاع آفتاب
مثل خورشید عالم تاب
زندگی
تنه ی سرخ لحظه ها و ساقه ی سبز قرنهاست
زندگی
کاسه ی آبی آبی گوارا
در کویر گرم نمک
در دست گم شده ی تشنه ی ناباوری است
که روزها بازیچه ی سراب مرگ بوده است
و گرمی اجاق روشنی
در کلبه ای
در آن سوی کوهستان است
که تن منجمد مردی مانده در طوفان را
حرکت دوباره میبخشد
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 100
بازدید هفته : 108
بازدید ماه : 710
بازدید کل : 92249
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1